اخبار روزانه ی فیلم و سریال هالییودی

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

این اسطوره جالب است زیرا شامل سه گانه اصلی است ، توسط سه گانه Prequel آغاز شد ، و سپس توسط رمان های پیرامون انتشار The Force Awakens آشکار شد. این اسطوره بسیار ساده است ، با اعتقاد مردم که Stormtroopers که آنها در سه گانه اصلی می بینند ، باید کلون هایی باشند که در مقدمات می بینند ، البته با زره های کمی اصلاح شده.

برای بینندگان nitpicky ، همیشه شواهدی وجود داشت که Stormtroopers آنها را می شناسند و دوست دارند کلون نیست. برای مثال ، Stormtroopers به ​​نظر نمی رسد مانند Jango Fett ، و در حالی که این در نسخه های اصلی فیلم قابل درک است ، لوکاس از آن زمان نسخه های مختلفی را منتشر کرده است تا Boba Fett را مانند Jango Fet صدا کند. با این حال او باعث نشد که Stormtroopers مانند Jango صدا شود. همچنین واضح است که Stormtroopers جدید به اندازه کلون ها نظم و انضباط ندارند ، زیرا Obi-Wan توسط دو نفر که در حال انجام گفتگوی عمیق درباره یک سرعت گیر جدید هستند و حتی قبل از استفاده از نیرو نیز گفتگوی عمیقی ندارند ، مورد استفاده قرار می گیرند.

با انتشار A Dawn Dawn ، این همه شواهد محرمانه کاملاً مشخص شد ، اولین رمانی که پس از پاک کردن Force Awakens ، جهان تمدید شده قدیمی ، رسماً کانون شد. در این رمان گاه به گاه از Stormtroopers مونث یاد می شود ، تأیید می شود که تا این زمان ، امپراتوری انسان های معمولی و غیر کلونی را استخدام می کند تا بتواند کلون های از دست رفته خود را تهیه کند.

آموزش لوک در واقع کامل نیست

این یک واقعیت نادرست است که توسط خود استاد جدی یودا ارائه شده است. بعد از اینکه لوک برای نجات دوستان خود در Empire Strikes Back ، داگوبا را ترک می کند و در ابتدای بازگشت جدی بدبختانه ها را ادامه می دهد ، او به طرز موقتی به یودا باز می گردد. با این حال ، یودا در دم مرگ است و به لوک می گوید که تمرینات او کامل است و امتحان نهایی او این است که با Darth Vader روبرو شوید. به طور طبیعی ، مخاطبان باید به آنچه یودا می گویند اعتقاد داشته و از بازگشت جدی دور می شوند و فکر می کنند که آموزش جدی لوک به پایان رسیده است.

یادآوری این نکته مهم است که ، یودا ، مانند اوبی وان قبل از او ، می تواند کمی از انعطاف پذیری در مورد حقیقت برخوردار باشد ، از اولین ملاقاتش با لوک که در آن او از یک محلی دیوانه کننده دفاع کرده است. و این ایده که لوک در واقع آموزش جدی خود را به اتمام رسانده است ، به نظر می رسد یکی از آن لحظات مهم خم شدن حقیقت است. برای دیدن دلیل این ، بینندگان باید در مورد میزان آموزش لوک فکر کنند. او چیزی دارد که آخر هفته طولانی با Obi-Wan Kenobi در یک امید جدید دارد ، سپس حدود یک هفته یا دو سنگ متعادل را با Yoda می گذراند ، و سپس او را ترک می کند. مهم است که به یاد داشته باشید که لوک تقریباً به محض رسیدن هان و لیا به Cloud City می رود ، و حتی بدون داشتن یک ابرقدرت کار ، رسیدن به آن سیستم در این نزدیکی طول نمی کشد.

برای مقایسه ، به "جوانهای جوانی" که در Attack of Clones دیده می شود ، فکر کنید. آنها از سنین جوانی به ظاهر آموزش روزانه دریافت می کنند ، سپس سال ها تجربه ای مشابه کارآزمایی مانند پاداوانان را تجربه می کنند. فقط بعد از سالها و سالها آنها یک جدی می شوند. در مقایسه با این ، لوک ارشد سال پنجم است که همه سال کلاسهای خود را کنار می زند و تا پایان امتحان نهایی دیر می شود اما متقاعد شده است که او هر رشته و فارغ التحصیل را می گذراند.

Qui-Gon یک مربی خردمند جدی نیست

در اینجا یک تصور غلط وجود دارد که می توان بخشی از آن را براساس فیلمنامه و تا حدودی در مورد عملکرد خیلی خوب برای این فیلم از لیام نیسون مقصر دانست. بسیاری از مردم از تهدیدهای فانتوم دور می شوند و فکر می کنند که کو گون یک جدی خردمند و مربی است. از این گذشته ، او به عنوان بازی نقش قدیمی Obi-Wan به یک جوان Obi-Wan Kenobi جوان و مبهم تر و همچنین Anakin Skywalker جوان ارائه می شود. با این حال ، واقعیت این است که او یک استاد و مربی جدی جدی خطرناک و بی پروا است.

لیست واقعاً ادامه پیدا می کند. در ابتدای تهدید فانتوم ، او می گوید که او احساس نمی کند که هیچ اشتباهی رخ داده باشد ... دقایقی قبل از تلاش برای زندگی آنها و حمله کامل سیاره ای. در سیاره زمین ، او فکر می کند که با موفقیت رئیس Nass را فریب داده است ، اما بیگانه در پایان با بازی دادن Qui-Gon با گفتن او به هسته هسته ای خطرناک سیاره ای پایان داد. وقتی آنها روی تاتوئین فرود می آیند ، او تصور می کند که اعتبارات جمهوری را می دهد به این معنی است که آنها نمی توانند هزینه ای بپردازند ، اما در سیاره ای مملو از قاچاقچیان شبیه هان سولو و شکارچیان فضل مانند بابا فت ، مطمئناً کسی در آنجا با Qui-Gon مبادله اعتباری انجام می دهد. ؟ وقتی فهمید که واتو بخشی را که لازم دارد ، از برخی دستکاری های جدی برای قمار برای آزادی آناکین استفاده می کند.

با این وجود ، اگر اخلاق او از قبل انعطاف پذیر است ، چرا بخشی را به سرقت نبرید و در زندگی خطرناک که قاتلانی مانند سبولبا در آن قاتل است ، زندگی کودک را به خطر نیاندازد؟ چرا مادر آناکین را آزاد نمی کنید؟ حتی اگر آنها نتوانند او را با خود ببرند ، می توانند او را به جایی برسانند که برده نباشد. Qui-Gon با بازگشت به Naboo ، دریغ نمی کند که آناکین را به آتش سوزی برساند و در آنجا کشته شود. نهایتا ، Qui-Gonn مجموعه ای از تصمیمات وحشتناک را می گیرد - آنها خیلی بد هستند ، در واقع ، برخی تصور می کنند که او مخفیانه Sith است.

امپراتوری کاملاً شر نیست

تصور اصلی کل سه گانه اصلی این است که امپراتوری شر است. اگر این درست نیست ، پس از آن قهرمانان در نور تاریک تر بازی می شوند. در حقیقت ، آنها به معنای واقعی کلمه تروریست هستند: دسته ای o

شورشیان چریکی که در سلولهای پراکنده فعالیت می کنند و حملات یکدست و مستقیمی را علیه دولت مشروع انجام می دهند. اما متأسفانه برای شورش ، شواهد و مدارک زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه امپراطوری به هیچ وجه شر نیست.

اول ، مهم است که ثابت کنیم که هیچ راهی وجود ندارد که شورش موجب کشتار مردم بی گناه نشود. همانطور که مشهورترین سخنان Clerks در مورد شوخی ، تمایل آنها برای از بین بردن یک ستاره مرگ که هنوز در دست ساخت بود ، تمایل به از بین بردن تعداد بیشمار پیمانکاران و کارگران ساختمانی در این پروژه را نشان داد: غیرنظامیانی که احتمالاً هرگز یک انفجار برگزار نکرده اند. در طی این سالها چند غیرنظامی دیگر کشته اند؟ امپراتوری برای کسانی که در این آتش سوزی گرفتار شده اند از آنها در برابر حملات منظم تروریست های خطرناک محافظت می کند.

همچنین پالپاتین شکار کردن جدی را در اولویت قرار می دهد. فیلم ها این ایده را ارائه می دهند که Light Side خوب است و Dark Side بد است و مخاطبان این موضوع را به عنوان واقعیت می پذیرند. با این حال ، بینندگان می توانند به طور مرتب ببینند که جدی با مردم دستکاری می کند ، دروغ می گوید و به طور کلی بر اساس اعتقادات مذهبی خود بر کهکشان حکمرانی می کند. تصور کنید اگر زمین با شمشیرهای لیزری تحت سیطره افراط گرایان مذهبی قرار داشت ، و ناگهان تصمیم پالپاتین برای آزاد کردن کهکشان از دستکاری ها و استبداد آنها بسیار معقول تر می شود!

لوکاس خزیدن افتتاحیه New Hope را ننوشت

خزنده آغازین جنگ ستارگان در نوع خود به نمادی تبدیل شده است. اکنون ، جورج لوکاس ایده چنین خزیدن را ابداع نکرد - این تکنیک توسط کارگردانان سریال Flash Gordon Conquers the Universe در سال 1940 ساخته شد. ایده این بود که بینندگان ممکن است اقساط قبلی را از دست ندهند یا اتفاقاتی که افتاده را فراموش کرده اند ، بنابراین خزیدن به سرعت بخشیدن همه کمک کرد.

با این حال ، در حالی که لوکاس به وضوح خزیدن را اختراع نکرد ، بیشتر تصور می کنند که او آنها را نوشت. از این گذشته ، او به عنوان نویسنده و کارگردان اولین فیلم جنگ ستارگان درج شده است ، درست است؟ بله ، اما این بدان معنا نیست که آنچه می بینید سخنان وی هستند. لوکاس در نوشتن یک خزیدن شکست خورد ، اما تلاش اول ، بلند و پرتحرک و مزخرف او همان مشکلی را که بعداً فاش می شود نشان داد: لوکاس همیشه متوجه نمی شود که کمتر نیز بیشتر است.

خوشبختانه ، او اکران اولیه فیلم را به برخی از دوستانش از جمله کارگردان کهنه کارا برایان دی پالما نشان داد که گفته می شود خزیدن اصلی را چیزی توصیف کرده است که "اصلاً معنی ندارد." پس از آن ، د پالما به بازنویسی آن به درون خزنده های سبک و مشتی که طرفداران عاشق شدند کمک کرد ، و بقیه تاریخ جنگ ستارگان است.

جورج لوکاس به همین دلیل موفقیت جنگ ستارگان نیست
گتی ایماژ

بزرگترین فرضیه جنگ ستارگان نیز اساسی ترین است: اینکه جورج لوکاس دلیل اصلی موفقیت جنگ ستارگان است. این ایده او بود ، او نویسنده و کارگردان یک امید جدید بود ... او باید دلیل اصلی موفقیت همه چیز باشد ، درست است؟

اشتباه. معلوم می شود ، همانطور که پیشگویی ها بیان داشتند ، جنگ ستارگان چیزی است که غالباً به رغم لوکاس موفق می شود و نه به خاطر او. فیلم اول بسیار فیلمی بود که در ویرایش صرفه جویی می شد و نه توسط جورج لوکاس. همسر وی ، مارسیا لوکاس ، به ویرایش و تبدیل یک امید جدید به فیلمی پر از گرانش و پیروزی عاشق طرفداران ، از مرگ اوبی وان تا بازگشت هان سولو کمک کرد. آن موسیقی متن فیلم معروف Star Wars؟ لوکاس می خواست که این موسیقی کلاسیک باشد ، مانند سال 2001: یک ادیسه فضایی. جان ویلیامز با یک امتیاز فراموش نشدنی در مسیری به یاد ماندنی (و کاملاً مخالف) قرار گرفت. برای فیلم The Empire Strikes Back که عمدتا به عنوان بهترین فیلم جنگ ستارگان در نظر گرفته می شود ، کارگردان ایروین کیرشنر و نویسنده لارنس کسدان در بخش عمده ای از داستان لوکاس را شکستند. به عنوان مثال ، لوکاس می خواست یک فیلم اکشن با لمس های احمقانه مانند وامپا که به پایگاه حمله می کند و عاشقانه های کمی در فیلم باشد. این نویسنده و کارگردان گفتند نه ، یک فیلم آهسته تر پر از شخصیت پردازی ، عاشقانه و پیشرفت نقشه اسطوره ای.

در کل ، یک دهکده برای ایجاد جنگ ستارگان به طول انجامید. جورج لوکاس طول کشید تا آن را با ایووکس پر کند.

Vader ناخوشایند در بازگشت جدی ، مردی نبود که همه در این لباس حضور داشته باشد

یکی از تأثیر گذارترین لحظه های بازگشت جدی پس از آن اتفاق می افتد که لوک با موفقیت پدر خود را به سمت لایت نیرو بازگرداند. Darth Vader با دانستن اینکه در حال مرگ است ، می خواهد با "چشمان خودش" به لوک نگاه کند و از پسرش در از بین بردن ماسک نمادین کمک می کند. نه تنها لحظه قدرتمند پیوند بین پدر و پسر است ، بلکه برای همه مخاطبان لحظه ای قدرتمند بود ، زیرا سرانجام آنها چهره مردی را دیدند که این بار در لباس کت و شلوار Darth Vader بوده است.

با این حال ، حقیقت این است که ، این مرد کاملاً متفاوت بود! مردی که در لباس سه گانه اصلی قرار داشت ، دیوید پرینت بود ، بدنساز بلند قد و کاملاً شبیه "Vader". با این حال ، وقتی نوبت به فاش شدن چهره Sith Lord افتاد ، پیشرو در بخش چهره ما مانند شما خفه شد. جورج لوکاس تصمیم گرفت که شخص دیگری را به عنوان چهره استخدام کند ، یعنی سباستین شاو بازیگر کهنه کار ، آناکرین Skywalker قدیمی تر را به تصویر بکشد ، هم به عنوان در حال مرگ Sith Warrior و هم نیروی Ghost Force که در آن حضور پیدا می کند.

د ما مطمئن نیستیم که چرا لوکاس با این همه دردسر روبرو شد تا شخص دیگری را برای 75 ثانیه زمان صورت و 24 کلمه بازی کند ، اما بعد دوباره ، ما Jar-Jar را ایجاد نکردیم ، بنابراین ما می دانیم چیست؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۴
محسن آزموده

جنگ ستارگان یکی از موفق ترین حق رای دادن های چندرسانه ای در تاریخ است - و اکنون که کشتی دیزنی را هدایت می کند ، هیچ نشانه ای از توقف وجود ندارد. حتی پس از آن همه فیلم ها ، کتاب ها ، کمیک ها ، بازی ها و نمایش های تلویزیونی ، تصورات غلط قابل توجهی درباره حماسه وجود دارد که جورج لوکاس مدت ها قبل ، درباره یک کهکشان بسیار دور ، بسیار دور از خواب می دید. شانس این است که ممکن است خودتان تعدادی از آنها را باور کنید ، اما نگران نباشید: ما رایج ترین آنها را گردآوری کرده ایم و در اینجا آنها را برای شما دفع می کنیم. ادامه دهید ، پادوان!

وادر همیشه به معنای بد نهایی نبود

شاید چیزی درخشان تر از جنگ ستارگان از Darth Vader وجود نداشته باشد. در دنیایی از چراغهای درخشان و سفینه های خیره کننده ، نمادین ترین تصویر مرد در پشت ماسک آهنین و کت و شلوار مشکی مرموز باقی مانده است. همه در اوج قدرت خود ، وادر را به یاد می آورند ، دریاسالار را خفه می کنند که او را پشیمان می کند و پا به پا می کند و در یک جنگ لرزان با یک ابی وان کنوبی خردمند و قدرتمند روبرو می شود. به همین دلیل ، همه تصور می کنند که منظور از Vader همیشه این شخصیت نمادین ، ​​Big Bad of world Wars Star بوده است.

با نگاهی به عقب ، کاملا واضح است که وادر کم و بیش یک آدمک زنی در فیلم اصلی بود. اوه او لحظات بد خود را داشت ، شورشیان را بلند کرد و آنها را با یک دست خفه کرد ، به علاوه قطعاً نمی ترسد دریاسالار موتی را خفه کند. با این حال به آن صحنه نگاه کنید - وادر به محض این که گراند مفت تارکین به او گفت ، مته را خفه می کند. اتهام لیا مبنی بر اینکه تارکین در حال چربی زدایی Vader است ، و اینکه Lord Lord of Sith بیشتر شبیه سگ حمله تارکین است ، بسیار دقیق به نظر می رسد.

ظاهراً وادر کسی است که وقتی تارکین دستور داد لیا را خاتمه دهد ، کاغذها را پردازش کند (بخاطر داشته باشید که قرار بود او فقط اعدام شود - وادر یک کاغذ بود). و البته ، وادر زندگی خود را به خطر می اندازد تا در پایان با جنگنده های Rebel Starfighters بجنگد. این مهم نیست که یک رهبر بزرگ امپراتوری ، دوم فقط برای امپراتور ، خود را در موقعیتی قرار دهد که یک پیچ لیزر ولگرد می تواند بلافاصله او را بکشد. معقول است که مجری Tarkin این کار را انجام دهد ، اگرچه دست های خود را کثیف می کند در حالی که Tarkin دستورات مربوط به امنیت نسبی را می دهد.

هنوز آن را باور نمی کنید؟ این را بررسی کنید: وقتی جورج لوکاس در حال طرح ریزی Splinter of the Mind's Eye بود ، یک دنباله کم بودجه از جنگ ستارگان ، با نویسندگی آلن دین فاستر ، او به فاستر اعتراف کرد که فکر می کند وادر به هیچ وجه یک شرور قوی نیست! و این فقط لوکاس نیست که خود اشتباه معمولی او باشد - در آن زمان ، وادر به سادگی قوی نبود.

تاتوئین از راه دور یا بی اهمیت نیست

مخاطبان جنگ ستارگان را از نگاه لوک اسکای والکر مشاهده می کنند ، که متأسفانه بدین معنی است که برداشت ما از تعصبات لوک محدود است. به عنوان مثال ، مانند بیشتر جوانان با افرادی که آنها را پرورش داده اند گیر کرده اند ، لوک از جایی که زندگی می کند متنفر است. او تاتوین را "دورترین سیاره از" هر نوع "مرکز روشن تا جهان" توصیف می کند و دائماً عموی خود را تحریک می کند که اجازه دهد او را به آکادمی ببرد تا در نهایت سیاره را ترک کند. به دلیل همه اینها ، بینندگان این ایده را می گیرند که تاتوئین از راه دور و بی اهمیت است. با این حال ، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد این کار اشتباه است.

لوک به طور متعارف ، در مزرعه ها زندگی می کند. با این حال ، به نظر می رسد تاتوئین پر از شهرهایی مانند Mos Eisley و Mos Espa است ، پر از زندگی و تجارت. حضور بسیار قاچاقچیانی مانند هان سولو و سایر جانداران کانتینا به معنای مشاغل فراوان (قانونی و غیره) برای تهیه آنها در کره زمین است. سپس ، فانتوم منیس وجود دارد که باعث شد آشکار شود که تاتوئین میزبان رویدادهای بی شماری است که توسط موجودات با نفوذی از قبیل Jbaba Hatt حمایت می شود - از جمله پادکست های اصلی - که به نظر می رسد گردشگران و شرکت کنندگان از سراسر کهکشان را به خود جلب می کند.

بنابراین ، چرا دیگر شخصیت ها گاهی اوقات در مورد چگونگی از بین بردن تاتوئین اظهار نظر می کنند؟ منبع را در نظر بگیرید ، زیرا اینها معمولاً شخصیتهای جمهوری هستند که هرچیزی را در خارج از مرزهای خود (و بنابراین ، خارج از کنترل خود) مشاهده می کنند ، با وجود همه گردشگری و ظاهری که رخ می دهد ، دور و بی اهمیت هستند.

لهجه انگلیسی Carrie Fisher اشتباه نبود

کری فیشر بزرگ اواخر ، به خودی خود به یک سنگین وزن بازیگری تبدیل شد. در زمان فیلمبرداری جنگ ستارگان ، او جوان و بی تجربه بود و احتمالاً مستعد اشتباهات عجیب و غریب بود. یکی از این اشتباهات ادعایی که طرفداران برای چندین دهه از آن شوخی می کنند ، این است که شخصیت وی هنگام صحبت با پیتر کوشینگ ، ناگهان لهجه غیرقابل توصیف انگلیس را به خود می گیرد. فن بیان کرد که اگر او به سادگی از حضور این بازیگر کهنه کار غافل شده باشد ، یا به سادگی تصور می کند که استفاده از لهجه انگلیسی باعث بازی او در آن صحنه ها خواهد شد. با این حال ، یک رمان بعدی (متعارف) جنگ ستارگان ، توضیحی بسیار ساده تر ارائه داد: لیا در حال تمسخر از گرند مف تارکین بود.

در رمان Bloodline در جنگ ستارگان ۲۰۱۶ ، نویسنده کلودیا گری صحنه ای را می نویسد که در آن لیا به روابط متقابل خود با تارکین نگاه می کند و با استفاده از آن لهجه برای مسخره کردن Moff به یاد می آورد. همانطور که تخته سنگها می روند ، این کاملاً ارگانیک است ، زیرا صحنه صحنه Leia را به تارکین گفته است

او باید زودتر "تنگی ناخوشایند" خود را تشخیص داده بود ، و همچنین او را متهم به داشتن "زوزه Vader" کرد. مطمئناً شاهزاده خانم جوان مضطرب به نظر می رسد که او در تلاش است تا ظهور افسر امپریال فصلی را بالا ببرد ، و این ایده که او لهجه تند و تیز به چهره خود می انداخت ، به سادگی کچل زدن روی آن کیک خاص است.

Midichlorians یک علم دقیق نیست

کمتر جنبه های بحث برانگیز پیروزی های جنگ ستارگان نسبت به میانی کلروها وجود دارد. سه گانه اصلی نیرو را به عنوان یک میدان انرژی مرموز و عرفانی معرفی کرد. دسترسی به این نیرو بسیار بیشتر شبیه به نشانگر شخصیت های خاص این نیرو است که با ماهیت فانتزی قرون وسطایی جنگ ستارگان متناسب است. از این گذشته ، یک حق رای دادن است که با انتخاب یک فرد انتخاب شده به یک شمشیر جادویی و توسط یک جادوگر آموزش داده می شود تا بتواند در یک قلعه طوفان کند ، یک شاهزاده خانم را نجات دهد و یک شوالیه شیطانی را شکست دهد.

با این حال ، Phantom Menace نیرو را به عنوان چیزی معرفی کرد که می تواند با آزمایش خون کسی اندازه گیری شود ، و یا میانی کلروسی ها ، بسیاری از طرفداران خشمگین را به وجود آورد و فکر کردند که نیروی عرفانی با چیزی دنیوی و علمی جایگزین شده است. این در واقع صحیح نیست ، و بخشی از شواهد این امر را می توان در واقعیت مشاهده کرد که در فیلم های بعدی از midichlorians زیاد ذکر نشده است. شخصیت های Prequel از حضور midichlorians هوشمندانه یا استفاده نمی کنند. اگر با اسکن خون یافت می شود ، آیا کل سنا به طور مرتب اسکن نمی شود ، به خصوص پس از اینکه داکو خاطرنشان کرد که مجلس سنا توسط یک پروردگار تاریک سیث دستکاری می شود؟ پالپاتین باید سالها قبل از به دست گرفتن او مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

پس چه اتفاقی افتاد؟ احتمالاً پاسخ این است که لوکاس پس از واکنش شدید فن ، از این کانسپت عقب نشینی کرد. با این حال ، خود لوکاس ایده جالبی را در پادکست ارائه داد و در پاسخ به سؤالی در مورد midichlorians با پاسخ ، "خوب ، ممکن است Qui-Gon اشتباه بود". به نظر می رسد Qui-Gon یک نظریه حاشیه در مورد Force داشته است ، که در واقع بسیار بیشتر با شخصیت به عنوان یک شخصیت عجیب و غریب ، مخالف شورا مطابقت دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۴
محسن آزموده

شاید برای ما داستانی به نظر برسد که از ابتدا پایان آن را می دانستیم خطرناک به نظر می رسید: داستان باند بدخیم شورشیان که جان خود را از دست دادند و برنامه هایی را برای ایستگاه فضایی بدنام امپراتوری ، ستاره مرگ ، به دست شورش بردند. اما اگرچه منتقدین دریافتند که آن را به شکلی تنبل در بخش ها دنبال می کند ، اما Rogue One در مکان های مناسب ظاهر شد ، با بازیگری و طراحی فوق العاده تقویت شد و یک فینال افتادن فک را به نمایش گذاشت که از نظر (فروتنانه ما) بهترین از همه ستاره هاست. فیلم های جنگ. همچنین ، به نظر بیش از معدود منتقدین ، ​​اولین ورود به بخش حق رای دادن بود که در واقع مانند یک فیلم جنگی احساس می کرد.

"Rogue One" نخستین جنگ ستارگان است که مانند یک عکس جنگی احساس می شود. " "تیم قانون گذاران صالح ... [یک دسته جالب هستند [که] واقعاً به نظر می رسد که ممکن است گناهانشان را برای کفاره بخوانند ..." [دیگو] آندور لونا به عنوان یک انقلابی که وزن اخلاقی را درک می کند ، آسان می شود خریداری کرد. اگر زندگی صدها یا میلیون نفر را نجات دهد ، هنوز زندگی بسیاری را در اختیار دارد ، اما این هنوز چیزی نیست که قبلاً در این فرانچایز پیو پیو واقع شده باشد. "

در حالی که برخی از منتقدین از اقدامات بی شمار سرویس فن و آن قدم زدن ناهموار و گاه خسته کننده غافل می شدند ، اکثر آنها با کمال تعجب از این واقعیت که حتی اگر نتیجه گیری آن اجتناب ناپذیر بود ، اما Rogue One فیلمی بود که شانس جسورانه ای داشت و بیشتر آن را پرداخت می کرد. کیت رودگر Newshub اعلام کرد: "تاریک ، ریز و درشت ، کثیف ، شجاع و یک داستان جنگ ستارگان که ارزش گفتن دارد." "نه ، کامل نیست ... اما ما را بسیار خوش ذوق به درب یک امید جدید می رساند ، و همه چیز مورد نیاز من برای چند ساعت هیجان در آن کهکشان بسیار دور ، بسیار دور است."

جنگ ستارگان: قسمت VIII - آخرین جدی - 91٪
هنوز هم از Star Wars: Episode VIII - The Last Jedi Lucasfilm / Disney

این ممکن است هواداران را تقسیم کرده باشد ، اما به طرز حیرت انگیز ، منتقدین همه در آخرین فیلم "جدی آخرین" حضور داشتند. فصل میانی سکانس دنباله ای ، و تنها موردی که به جای J.J. توسط Rian Johnson کارگردانی شده است. آبرامز با روایت خود انتخاب های بسیار جنجالی را انجام داد - مطمئناً - کمترین آن قربانی سومین عمل لوک اسکواکر بود که باعث شد طرفداران گریه کنند ، البته برخی به دلایل مختلف از سایرین. با این وجود ، یک چیز بی خطر نبود - و همین بود که منتقدین بیشترین قدردانی را کردند.

جاش وایلدینگ از ComicBookMovie.com آن را "افزودنی عالی برای حماسه Skywalker" نامید ، در حالی که به طور نبوت خاطرنشان می کند که "مطمئناً طرفداران زیادی را برای صحبت کردن و بحث کردن - در مورد ... یکی از بزرگترین فیلمهای علمی تخیلی رها کرده است. همیشه." Leslie Combemale of Cinire Siren خاطرنشان کرد: "[طرفداران] بسیار شانس دارند که جانسون را بر عهده دارد ... او داستان ها ، باستان ها و اسطوره ها را گرفت و تقریباً از هر طریق [آنها] را گسترش داد و تقویت کرد."

البته همیشه عقاید متضاد وجود دارد و The Last Jedi سهم خود را از این انتقادات مهم بر عهده گرفت. جف میچل ، با نویسندگی برای جشنواره فیلم ققنوس ، آن را "یک فرصت از دست رفته" نامید ... جانسون مواد لازم برای یک داستان پیچیده و شخصیت محور را در اختیار دارد تا با داستان گویی تصویری او مطابقت داشته باشد. به جای آن ، نمایشگاه بی نظیر است. "

اگرچه ، اکثر اوقات ، آخرین جدی بر داوران پیروز شد ، بسیاری از آنها علی رغم عکس العمل شدید از بخش های تصادفی ، آن را با بالاترین شرایط ممکن ستایش کردند. ساموئل آر موریان از Parade نوشت: "بگذارید کلمات را کم نکنیم." "این به عنوان یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی / فانتزی در همه زمان ها به یاد می آورد و این واکنش سریع به سادگی باید متوقف شود ، زیرا این راهی برای درمان یک شاهکار نزدیک نیست."

جنگ ستارگان: قسمت چهارم: یک امید جدید - 93٪
هنوز هم از جنگ ستارگان: قسمت چهارم: یک لوکسفیلم جدید امید / دیزنی

در مورد امید جدیدی که قبلاً گفته نشده است ، می توان گفت: این فیلمی است که بیش از یک نسل کامل به دست آورد ، فیلمی که همه آن را آغاز کرد ، و تنها چیزی که در مورد پاسخ انتقادی به این فیلم تعجب آور است این است که همه منتقدان کاملاً شیفته آن نبودند.

برای مثال ، این بررسی توسط هلن فریزل از سیدنی مورنینگ هرالد در سال 1977 بازگردد. "اوه ، مخاطبان نجوم ؛ اوه ، داستان دنیوی ؛ اوه ، روبات های کوچک بیش از حد ناز (یک چربی ، یک نازک) ؛ اوه ، بازیگران بیهوده ، تیراندازی های کهکشانی ؛ اوه ، فناوری درخشان و اوه ، کسالت همه چیز ، "او نوشت. "جورج لوکاس ، که کارگردانی جنگ ستارگان را انجام داد ، این فیلم را نوشت. او هیچ آسیمو ، بردبری یا لو گین ، استاد تخیل و زبان نیست."

آره دیدن چنین فیلمی محبوب که بسیار ناامیدانه نوشته شده است ، کمی شوکه کننده است ، اما حتی با انتشار اولیه آن ، فریزل در اقلیت مشخصی قرار داشت. بیشتر بررسی ها کاملاً منطبق با واکنش هوادارانی بود که به درستی فیلم را اعلام کردند ، سپس به سادگی با عنوان جنگ ستارگان ، یک کلاسیک فوری. دیل پولاک از سانتا کروز سنتینل در یک بررسی دیگر معاصر نوشت: "این یک فیلم است که از ballyhoo فوق العاده فوق العاده پیش از انتشار آن فراتر رفته است." "تعداد کمی از فیلم ها تا کنون این تماشای بسیار سرگرم کننده بوده اند ... این آرزوهای ما را تسخیر می کند ، امیدهای ما را روشن می کند و ما را به سمت آینده سوق می دهد."

در واقع این کار را کرد 37 سال بعد ، این فیلم به یک معنا مجدداً برای دنباله ای مدرن ساخته می شود که شاید شما را شگفت زده کند که بدانید دقیقاً مورد تحسین منتقدین بود.

Star Wars: Episode VII - Force Awakens - 93٪
هنوز هم از Star Wars: Episode VII - Force Awakens Lucasfilm / Disney

پس از گذشت یک دهه از نتیجه گیری از سه گانه Prequel ، Force Awakens توسط منتقدین و طرفداران به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. شخصیت های جدید آن کاملاً قانع کننده و قابل اعتماد بودند ، شرور آن به طرز حیرت انگیزی پیچیده بود ، و بازگرداندن اصولگرای محبوب از سه گانه اصلی ، که بیشتر آنها در نقش های اصلی بودند ، نشان می داد. مطمئناً ، ضرباهنگ های توطئه شاید کمی آشنا بوده باشند ، اما وقتی فیلمی به خوبی ساخته شده باشد ، قابل بخشش است.

البته لازم به ذکر است که استدلال محکمی استدلال می کند که احتمالاً نمره RT استرلینگ تلنگر ارتباطی با چقدر خوب بودن آن براساس شایستگی های خودش ندارد ، اما در مقایسه با امتیازات است. کریستوفر اور از آتلانتیک نوشت: "With The Force Awakens، [J.J.] Abrams یکی از مهمترین پروژه های احیای زمان ما را آغاز کرده است: پاک کردن کامل از حافظه فرهنگی" فانتوم تهدید و دنباله های آن ". این احساسات توسط مدیری از داوران تکرار شد ، از جمله چارلز مودد از The Stranger ، که نوشت: "J.J. Abrams موفق شد جورج لوکاس شکست بخورد. او به یاد آورده است که چه کاری باعث شده است جنگ های ستاره ای در درجه اول خوب شود."

همچنین در حدود صد تغییر وجود دارد که عبارت "Abrams چرخ را دوباره اختراع نکرده است" که در میان بررسیهای The Force Awakens یافت می شود ، اما به طور کلی ، منتقدین دریافتند که این بازگشتی هیجان انگیز برای حق رای دادن است و فیلم عالی جنگ ستارگان در نوع خودش. خیلی خوب ، در واقع ، آن را از نظر نمره RT خود ، رتبه دوم فیلم را که تقریباً همه طرفداران می دانند ، بدون شک ، کرم کل حق رای دادن است.

Star Wars: Episode V - Empire Strikes Back - 94٪
هنوز هم از Star Wars: Episode V - Empire Strikes Back Lucasfilm / Disney

Empire Strikes Back نه تنها بهترین فیلم Star Wars ، بلکه یکی از بزرگترین دنباله های سینمایی در تمام دوران است. این داستانی را ساخت که توسط اولین فیلم در جهات جسورانه و غیر منتظره ("من پدر شما هستم" ، کسی است؟) ، سهام قهرمانان ما را به طرز چشمگیری بالا برد و با شکست دلگیر آنها پایان یافت ، چیزی که تقریبا هیچ فیلم اصلی هالیوود جرات نکرده بود. قبل از انجام

منتقدین توجه داشتند. در یک بررسی جدید ، چارلز چمپلین از لس آنجلس تایمز اجماع مهم روز را خلاصه کرد. "در مورد The Empire Strikes Back که در مورد آکروپولیس ، جین نخی ، صدای الا فیتزجرالد و جنگ ستارگان گفته نشده است ، چه می توانید بگویید؟" او نوشت. "Empire Strikes Back به شدت نشان می دهد که تصورات لوکاس به سختی شروع به آزمایش کرده است ... [فیلم] از نظر طرح گسترده ، اما محکم تر از نظر زمانی است. ای کاش چند دقیقه کوتاه تر هم می شدند. محتویات من درباره تصویر تصویری بسیار جذاب ، جذاب و دیدنی است. "

تعداد اندکی از بررسی های منفی که توسط امپراطوری به دست آمده است ، عموماً تصور می کردند که آنقدر خوب نیست که یک امید جدید باشد ، اما بین آنها چند و چند فاصله نیست. میراث برجسته فیلم را می توان در کلیت ژانرهای علمی تخیلی مشاهده کرد. جای تردید است که فقط یک نمونه را ذکر کنیم ، که مارول برای پایان دادن به Avengers: Infinity War با پیروزی قاطع شرور مناسب بود (با راه اندازی Avengers: Endgame ، بزرگترین فیلم تاریخ) اگر Empire Strikes Back این کار را نکرده بود ، مناسب بود. تقریباً چهار دهه قبل ، یک روایت عملی مناسب است. یک بررسی مدرن از فیلم ، توسط جفری لاایلز از پرونده های فیلم Jeffrey Lyles ، خلاصه آن بهتر از هر زمان دیگری که ممکن است: "او را ببینید ،" او نوشت ، "و آماده شدن برای اسیر شدن از جذاب ترین فیلم علمی تخیلی همه آنها. .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۳
محسن آزموده

Attack of the Clones فیلمی بود که با تمرکز بر داستان عشق حماسی مورد انتظار بین آناکین Skywalker (هایدن کریستنسن) و Padme Amidala (ناتالی پورتمن) - داستانی که هر بار که این دو شخصیت روی پرده بودند ، فریاد فیلم را متوقف می کرد. فقدان شیمی ناامید کننده آنها تنها بخشی از این مشکل بود ، زیرا گفتگوی لوکاس هرگز به طرز جنجالی بد نبود - اما برخی از داوران متوجه شدند که فیلم توسط آنچه که به اعتقاد برخی از سکانس های اکشن ترسناک بازپرداخت شده بود ، قابل بازخرید است.

"برای محافظت از [آمیدالا] ، ملکه سابق و هم اکنون سناتور سیاره صلح دوست نابو ، [Skywalker] با عاشق شدن با او کد Jedi را می شکند ، هرچند که هیچ گونه گفتگوهای گل آلود و پر گل نمی تواند آن احساسات را برطرف کند." اسکات توبیاس را از AV Club نوشت. "صرفه جویی در یک لحظه لذت بخش با Yoda ، فیلم زیبا و بی اثر باقی می ماند ، بدون احساسات معتبر ، بدون قدرت تجمعی." Morgenstern از وال استریت ژورنال تکرار این ارزیابی را در حالی که فقط لوکاس را برای نوشتن خود سوراخ کرد: "شما نمی توانید بازیگران ، به ویژه جوانان را مقصر بدانید ، وقتی کلمات در دهان آنها تقریباً غیرقابل توصیف است ... و به نظر می رسد جهت آنها را از انرژی خشک می کند. او نوشت.

برخی ناظران ، با این وجود توانستند گذشته از داستان بازیگری چوبی و عشق غیرمذهبی به اعتبار لوکاس بپردازند تا با تهیه یک فیلم مستحکم از لحاظ دیدنی کامل ، لوکس را اعتبار دهند. جوشوا تایلر نوشت: "من این فیلم را دوست دارم زیرا آن چیزی را که من در تمام زندگی خود به دنبالش بودم به من می دهد ... تمام چیزهایی که من فقط از آن رویا دیدن کرده ام از وقتی که اولین بار دیدم لوک در حال سقوط از آن سنگر Death Star برای شکوه است." CinemaBlend. "در پایان ، Attack of the Clones الاغ خود را از آتش بیرون می کشد و نوع ماجراجویی جنگ ستارگان را که همه ما واقعاً منتظر آن بودند ، ارائه می دهد."

Solo: A Star Wars Story - 70٪
هنوز هم از Solo: A Star Wars Story Lucasfilm / Disney

سولو پس از عزیمت فیلمسازان اصلی فیل لرد و کریس میلر به کارگردانی رون هوارد نجات یافت و از برخی راه های مهم ، واقعیتی که به نجات نیاز داشت ، نشان داد. کایل پینیون The Beat's کیل پینیون نوشت: "[فیلمسازان] برای اضافه کردن هانی که شما می شناسید و عاشق آن هستید ، از تریلوژی اصلی تلاش می کنند تا اینکه نسخه جدیدتر و شکل دهنده تری را که می تواند از آن تکامل پیدا کند ، بسازد." "این به وضوح فیلمی است که توسط کمیته ساخته شده است و دست بسیاری روی عرشه دارد."

با این حال ، پس از گذشت تاریخ تولید مشکل فیلم ، اکثر ناظران دریافتند که این فیلم یک فیلم مستحکم و درخشان نیست که بدترین جنایات عدم ایستادگی آن بود. در یک بررسی مثبت ، آلیسون رز از FlickDirect نوشت: "به عنوان یک فیلم مستقل ، Solo: A Star Wars Story از یک طرح خوب ، شخصیت های جالب و صحنه های اکشن خوب برخوردار است. به عنوان بخشی از حق رای دادن کلاسیک ، کمی با آن روبرو می شوید. جدا و جدا شده ... خوب اما عالی نیست. " Amanda Greever از روزنامه تایمز در گفتگو با هم ، اظهار داشت: "این یک فیلم سرگرم کننده است ، اما فقط به دلیل موضوع و شخصیت های آن است. نمی تواند به تنهایی بایستد ... این بسته به چگونگی شما به آن نگاه می کنید. "

نمره RT ناخوشایند تلنگر با این واقعیت منعکس می شد که ، شاید بیش از هر نظر دیگری ، احساسات بیان شده در بررسی های منفی ، عمدتاً مشابه موارد مثبت باشد. جوی مگیدسون از هالیوود نیوز شاید آن را به بهترین شکل خلاصه کرد: "Solo: A Star Wars Story نمایانگر اوج و پایین سریال است." "در پایان ، قطعاً کار می کند ، اما فکر کردن درباره آنچه ممکن است وجود داشته باشد ، برای تفکر جالب است."

جنگ ستارگان: قسمت سوم - انتقام از Sith - 80٪
هنوز هم از جنگ ستارگان: قسمت سوم - انتقام از Sith Lucasfilm / دیزنی

انتقام از Sith که به عنوان بهترین بهترین سه گانه Prequel در نظر گرفته می شود ، از تأکید بر عمل و نوبت آناکین Skywalker به سمت Dark Dark Side بهره مند شد ، کاریستنی که بازگشت کریستینسن بازگشت با جرقه زد. کریستوفر بورلی Toledo Blade نوشت: "جنگ ستارگان دوباره عالی است." "یک فینال فوق العاده ، پرحرارت و شگفت آور که به طرز شگفت انگیزی تأثیر می گذارد به سریالی است که هر آخرین اینچ فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار داده است."

همه منتقدان با این فیلم کاملاً هیجان نداشتند - که به هر حال ، هنوز توسط لوکاس سروده شده بود و به همین دلیل دچار برخی گفتگوها و مشکلات پیش آمده مانند پیشینیان خود می شدند. کریستوفر توکی از دیلی میل اظهار داشت: "قسمت سوم دارای همان ایراداتی است که اپیزودهای I و II (گفتگوی وحشتناک و بازیگری بدتر) به علاوه دو نام تجاری جدید - کمبود گیج کننده حس جغرافیایی و تمایل به ترک سوراخ های طرح شکاف." "من کل این چیز را ناامید کننده عظیم یافتم."

هرچند بیشتر منتقدین از نتیجه گیری در مورد سه گانه Prequel ، آخرین فیلم جنگ ستارگان که لوکاس قبل از فروش ملک به دیزنی ساخته بود ، راضی بودند. جان پی مک کارتی از بررسیهای ReelTalk نوشت: "نتیجه گیری مناسب ... لوکاس به سبک قدیمی و روز شنبه ای که از او بدست آمده است ، او را به اولین جنگ ستارگان و کاردستی انقلابی وارد می کند." "حماسه به طور کامل دور می شود زیرا هم امپراتوری و هم دانه های شورش متولد می شوند و جادوی اصلی سال 1977 کشف می شود."

جنگ ستارگان: قسمت ششم - بازگشت

از جدی - 82٪
هنوز هم از Star Wars: Episode VI - Return of the Jedi Lucasfilm / Disney

بازگشت از جدی در حالی که از نتیجه گیری در مورد سه گانه استفاده می کرد ، در زمان انتشارش بسیار مورد انتظارترین فیلم در تمام دوران بود. به این ترتیب ، نمی تواند کمکی به هواداری چند هوادار کند - اما به طور کلی ، اگر ناقصی به داستان لوک اسکای واکر و دوستانش پایان دهیم ، رضایت بخش است (حداقل تصور می شد که پایان آن زمان پایان می یابد). .

شیلا بنسون از لس آنجلس تایمز نوشت: "با این آخرین چرخه مرکزی جنگ ستارگان ، احساس بسته شدن یک حلقه ، کنار گذاشتن دوستان واقعی وجود دارد." وی گفت: "این با وزن و بلوغ جدیدی به دست می آید که به نظر می رسد کاملاً مناسب است ، اما فیلم هیچکدام از حسهای تفریحی خود را از دست نداده است. ""

همه منتقدان اینقدر قانع نبودند. آرتور نایت از هالیوود ریپورتر ، ضمن اذعان به تصاویری چشمگیر خود ، مستقیم از این فیلم فیلمبرداری کرد و نوشت: "این حس را منتقل می کند که ماشین آلات از قبل شروع به فرسایش کرده اند و خلاقیت برای پوشیدن نازک برای اطمینان از فیلم. در عمل فراوان است ... اما ، با وجود بازیگران عظیمش از مجموعه های جدید بین بخشی که میان محورهاست ، جدی به طرز فجیعی آشنا به نظر می رسد. "

در کل ، با این وجود ، بازگشت جدی به عنوان یک نتیجه کامل برای سه گانه اصلی شناخته شده است - نه به همان خوبی همانطور که خیلی ها امیدوار بودند ، اما نه خیلی بد لعنتی. پیتر استک سناریوی فرانسیسکو نوشت: "اگرچه به نظر می رسد که تقریباً صیقلی به نظر برسد ، تعداد انگشت شماری از صحنه های اکشن چشم نوازنده [هستند] دستیابی به موفقیت ... و وقتی فیلم حرکت می کند ، این کار را با انرژی چشمگیر و سر و صدای عالی انجام می دهد." "دیدن انتهای یک تریلوژی بی حد و حصر بی پایان به نوعی یک توده را در گلو می گذارد."

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۲
محسن آزموده

نه فیلم Skywalker Saga سرانجام با Star Wars: Episode IX - Rise of Skywalker به نتیجه نهایی رسید و در سریال 'تاریخ 42 ساله' ما داستانهای بسیار خوبی بدست آورده ایم و خوب ، برخی از آنها نه. بزرگترینها در حالی که سه گانه اصلی تا به امروز در بین طرفداران بسیار پرشور برگزار می شود ، فیلم های prequel برخی از نمونه های پرمخاطب داستان های مضطرب و ناخوشایند باقی می مانند که این حق رای دادن در بعضی مواقع توانایی دارد - و تا آنجا که فیلم های دنباله دار پیش می روند ، بسیار زیبا. تنها چیزی که تصادفی می تواند در مورد آن توافق کند این است که هیچ توافقی وجود ندارد.

این نه فیلم ، به علاوه چند داستان مستقل جالب و جاه طلب ، یکی از موفق ترین سریال های اقتصادی و با نفوذ فرهنگی در تمام دوران ها را تشکیل می دهند. با این وجود ، بسیاری از منتقدین Rise of Skywalker به دلیل عدم موفقیت در ارائه سریال ، لیاقت خود را نشان دادند. این ما را به فکر انداخت: چگونه این یازده فیلم در نگاه حرفه ای ها مقابل یکدیگر قرار می گیرند؟ برای اطلاع از مشورت با متخصص ، بررسی روتین گوجه فرنگی ، روتین گوجه فرنگی - و لیستی را برای شما قرار دادیم که شامل چند تعجب باشد.

جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید فانتوم - 53٪
هنوز هم از جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید فانتوم لوکاسفیلم / دیزنی

در سال 1999 ، طرفداران کاملاً هیجان زده شدند که جورج لوکاس ، خالق جنگ ستارگان ، پس از 17 سال غیبت بازگشت و به ما فانتوم تهدید ، اولین ورود در سه گانه prequel که او مدتهاست در مورد آن صحبت می کرد ، ابراز کرد ، اما ما مطمئن نبودیم که همیشه دریافت می کرد حداقل ، آنها تا وقتی که فیلم را ندیدند ، هیجان زده بودند. به همان اندازه که سعی کردند آن را دوست داشته باشند ، چند مشکل وجود داشت که نمی توان آنها را نادیده گرفت. مشکلاتی مانند قدم زدن در یخبندان ، گفتگوی دلپذیر امضای لوکاس ، و یکی از احمق ترین و پریشان ترین شخصیت ها (البته جار جار بینکس ، البته) در تاریخ جنگ ستارگان.

اکثر داوران احساس مسئولیت نمی کردند که حتی سعی کنند فیلمی را در آغوش بگیرند که بسیاری احساس می کردند مرتکب یک گناه غیرقابل توصیف هستند: کسل کننده بودن. جو مورگنسترن ، وال استریت ژورنال ، با انتقاد از نقد و بررسی او به شکل Q&A Droll ، این فیلم را به عهده گرفت که در سیاست گرفتار شد و آن چه را که واقعاً می خواستیم ، آه ، می گویم ، نبردهای درخشان تر بود. وی نوشت: "آنچه من نمی توانم درک کنم به همین دلیل است که باید جزئیات سیاسی بسیار خسته کننده و انتزاعی باشد." "آیا فرزندان ملت و جهان واقعاً با جنگ های تجاری و تماشای مجلس سنا بدون هیچ چیز لقب می گیرند؟" این یک شکایت رایج بود ، همانطور که واقعیت این بود که گوش دادن به گفتگوها کاملاً دشوار بود بدون اینکه بخندیدید به خنده مشتق کننده. "[این فیلم] - ترکیبی از بحث و گفتگو در مورد محاصره تجارت ، سناتور پالپاتین ایان مک دیرمید به نظر می رسد گناهکار و آناکین Skywalker جیک لوید فریاد می زند" Yippeee! " ایوان رادفورد از CineVue نوشت: "فقط در مورد آویزان شدن با برخی گفتگوهای وحشتناک." "اگر بتوانید لایه های لکه دار و گفتگوی بد را به اندازه کافی دور بیندازید ، هنوز هم می توانید برخی از آن جنگ ستارگان قدیمی را بیابید - این فقط شرم آور است که لذت بردن از آن برای شما هزینه های زیادی را خواهد داشت."

علی رغم حضور یک مسابقه غلاف هیجان و یک مبارزه سه بعدی لامپ های حماسی ، The Phantom Menace شروع ناامید کننده ای برای سه گانه ای بود که بسیاری از طرفداران درست به زودی بدون این کار انجام می دادند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۲
محسن آزموده

وقتی هان سولو به مشاوره پسرش بن ، اولین کیلو رن ، در جنگ ستارگان: ظهور اسکای واکلر بازگشت ، حیرت تقریباً همه را شگفت زده کرد. از همه اینها ، شخصیت محبوب در پایان جنگ غم انگیز به دست فرزندانش در جنگ ستارگان روبرو شده است: نیروی بیدار می شود ، درخواستی را برای کشته شدن انجام داد که بازیگر هریسون فورد برای اولین بار با خالق سریال ها جورج لوکاس دهه ها قبل معرفی کرده بود.

ما از بازگشت هان بیشتر شوکه نشدیم ، از اینکه خود فورد بود. در گفتگوی اخیر با USA Today ، این مرد مشهور مشهور فاش کرد که وی توسط نویسنده-کارگردان J.J. کفپوش شده است. درخواست آبرامز مبنی بر این که او یک بار آخرین بار برای نهمین و اقساط پایانی در حماسه Skywalker حماسه ، نقش نمادین خود را تکرار کند.

"وقتی [آبرامز] از من خواست که این کار را انجام دهم ، گفتم:" شوخی می کنی؟ من مردم! "" فورد به یاد آورد. "او گفت ،" سورتا مرده است. شما می توانید این کار را انجام دهید. " در آن زمان او چیزی ننوشته بود ، اما او گفت ، "این عالی خواهد بود." بنابراین من خوب گفتم. اگر J.J. از شما خواسته است کاری انجام دهید ، احتمالاً شما هم این کار را خواهید کرد. او یک پسر بسیار قانع کننده است. "

ظاهراً چنین است؛ اگر شما فورد را به انتهای عمیق یک استخر انداختید ، احتمالاً نمی توانید او را متقاعد کنید که اگر او اتفاق بیفتد ، شروع به شنا کند. با این حال ، او گفت که او ظاهر دوباره هان را برای خدمت به داستان Rise of Skywalker خوب پیدا کرد ، و این که چشم انداز کار یک بار دیگر با آدام درایور بازیگر کیو رن را پیدا کرد که قابل قبول باشد. فورد گفت: "این یک افزودنی مفید برای داستان و تداوم پیشرفت شخصیت آدام درایور بود." "و شانس انجام یک صحنه دیگر با آدم عالی بود."

هریسون فورد به این مسئله اهمیت می دهد که آیا هان سولو یک روح نیروی در Rise of Skywalker بود
هریسون فورد استوارت C. ویلسون / گتی ایماژ

مصاحبه کننده فورد این ایده روشن را داشت تا از این بازیگر بخواهد نظر خود را در مورد موضوعی که طرفداران از زمان انتشار Rise of Skywalker در مورد آن بحث می کنند ، بپرسند: آیا هان سولو یک روح نیروی بود. همانطور که مطمئناً به خوبی می دانید ، انواع شخصیت ها از طریق نیرو در طی کل حماسه Skywalker Saga ، از Obi-Wan Kenobi گرفته تا خود Luke Skywalker از مردگان برگشته اند - بنابراین ، در نگاه اول ، به نظر می رسد واضح است که هان نیز قادر به بازگشت بود.

هرچند دقیقه صبر کنید: هان هرگز کاربر نیرو نبود ، و او در واقع کاملاً شک داشت که چنین چیزی مانند نیرو حتی تا زمان پیر شدنش وجود داشته است. شاید روح او به نوعی کمک نیرو دریافت کرده ... از لوک ، شاید؟ یا می تواند این باشد که همه موجودات زنده پس از مرگ با نیرو یکی شوند ، بنابراین هان سرانجام توانست به قدرت عرفانی خود ضربه بزند؟ دوباره ، شاید کیو / بن واقعاً مست جلوی صفحه خود شود ، و او چیزهایی را می دید؟ هیچ کس با اطمینان نمی داند ، بنابراین USA Today از فورد خواست تا آن را پاک کند. و آیا او؟ ما به شما سه حدس می زنیم ، و دو مورد اول به حساب نمی آیند.

فورد گفت: "شبح نیرویی؟ من نمی دانم شبح نیرویی چیست". "به کسی نگو. من به اندازه کافی برای ضبط کننده شما با صدای بلند صحبت نمی کنم. من هیچ ایده ای ندارم که یک نیروی Force چیست. و من اهمیتی نمی دهم!"

آه ، بله ... این هریسون فورد است که همه ما آن را می شناسیم و دوست داریم. Star Wars: Rise of Skywalker در تاریخ 17 مارس و در DVD و Blu-ray در تاریخ 31 مارس در سیستم عامل های دیجیتال در دسترس خواهد بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۱
محسن آزموده

نویسنده آندره Skapowski ممکن است Geralt از Rivia را ایجاد کرده باشد ، اما او به بازیگران هیولا ، جانوران و موجودات Witcher نرسیده است. بسیاری از دشمنی هایی که ژرالت با آن روبرو است از اساطیر کلاسیک و فرهنگ عامه منطقه گرفته شده است. البته هیولا از لهستان بومی اسکاپوفسکی در نمایش های The Witcher's به خوبی نمایش داده می شوند ، اما بهترین سریال همچنین سریال متنوعی از منابع از جمله داستان های عامیانه انگلیسی ، کلاسیک های عربی ، اساطیر آسیای جنوبی و حتی افسانه های گریم را جلب می کند.

البته این بدان معنی نیست که Skapowski و خدمه پشت Netflix's The Witcher چرخش منحصر به فرد خود را روی چیزها قرار ندادند. موجودات موجود در The Witcher از افسانه ها و افسانه ها آمده اند ، اما دقیقاً شبیه به همتایان سنتی خود نیستند. آنها کاملاً مانند آنها عمل نمی کنند. اینها داستانهایی هستند که از وحشتناک ترین جانوران Witcher الهام گرفته اند. شما ممکن است آنها را تشخیص ندهید ، اما اگر فصل اول The Witcher را به پایان رسانده باشید - و اگر اینطور نیست ، از بعضی از اسپویلرهای اصلی در آینده مراقب باشید - آنها باید حداقل کمی آشنا به نظر برسند.

کیکیمورا
کیکیمورا

Netflix's The Witcher با یک دوئل باتلاق بین Geralt of Rivia و kikimora ، موجودی شبیه عنکبوت هولکینگ با یک سر و باریک انسان آرام آغاز می شود. در حالی که جرالت کار سریع جانور را انجام می دهد ، kikimora به آخر خنده خود می رسد. با وجود وحشی بودن کیکیمورا ، هیچ کس حاضر نیست جرالز را برای جسد آن بپردازد ، و تمام تلاش خود را بیهوده می کند.

در حالی که نبرد kikimora یک قطعه عالی برای افتتاحیه را فراهم می کند ، نسخه موجودات Witcher یک موجود بسیار آزادانه در افسانه kikimora است. در اساطیر اسلاوی ، kikimora یک روح خانه است که از طریق سوراخ کلید خود به خانه شما می گنجد تا خبرهای بد را ارائه دهد. هنگامی که یک kikimora در آنجا مستقر شد ، می تواند باعث کابوس ها ، فلج خواب و بلایای شبانه مانند گاو در حال مرگ و غذای فاسد شود. هرگز به طور مستقیم به یک کیکیمورا نگاه نکنید - این کار را انجام دهید ، و ممکن است شما بمیرید.

به جای یک هیولای چند پا ، یک کیکیمورا به طور معمول مانند ترکیبی بین پیرزن و پرنده به نظر می رسد ، کامل با یک منقار و پاهای مرغ و روسری که به دور موهای زبرش پیچیده شده است. بر خلاف جرالت ، شما معمولاً آنها را با شمشیر نمی کشید. کافی است مقداری غذا را پشت اجاق گاز بگذارید ، جایی که کیمیوری در آن زندگی می کند. طبق برخی افسانه ها ، این کار ترفند را انجام می دهد.

نوار
نوار

این Striga دشمن جرالد است که در قسمت سه سریال نتفلیکس ، "خیانتگر ماه" و "جادوگر" ، اولین داستان جادوگری آندرژیا اسکاپوشی است. در آن داستان ، یک ملکه جوان پس از خوابیدن با برادرش نفرین شد. وقتی ملکه درگذشت ، دختر متولد نشده تا زمان پیدایش رشد خود را ادامه داد و شروع به تغذیه از اهالی روستا کرد. خوشبختانه ، نفرین می تواند برداشته شود. جرالت به سادگی نیاز داشت تا قبل از طلوع روز روز نوبت برگشتن به مقبره خود را ندهد ، این چیزی است که ساده تر از آن است که انجام شود.

در The Witcher ، نوار مانند یک هیولا بزرگ انسان دوستانه است ، با بند ناف بلند و آویزان کامل. در فولکلور لهستانی ، strzyga کمتر خطرناک نیست ، اما کمی متفاوت است. گفته می شود Strzygi افرادی هستند که با دو روح متولد می شوند و می توان با قلب دوقلوی آنها یا جفت اضافی دندان آنها را شناسایی کرد. هنگامی که کودکی به دنیا آمد که افراد مشکوک به استرزگا بودند ، از بین رفتند. سپس ، یکی از روح آنها درگذشت و آنها هیولا شدند ، غالباً با پرهای و پوست آبی یا خاکستری ، که برای مکیدن خون قربانیانشان به جغدها تبدیل شدند.

strzyga یکی از خطرناک ترین موجودات در فرهنگ عامه لهستان است و خلاص شدن از شر آنها کار آسانی نیست. برخی از افراد ادعا می کنند قطع سر استریگا و دفن آن به دور از بدن ، کار را انجام می دهد ، اگرچه گفته می شود دفن کردن یک صورت رو به پایین با داسی دور گردنش نیز کار می کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۳۰
محسن آزموده

با پایان "خیلی بیشتر" ، Witcher کتاب اول سریال The Last Wish را منفجر کرد و بخش دوم آن را با عنوان "Sword of Destiny" در بسیاری از مطالب پوشاند. این هر دو مجموعه داستان کوتاه هستند که فرمت هیولا هفته ای Witcher را توضیح می دهد.

کتاب El Blood of Elves ، کتاب بعدی به نظر می رسد که پایه دومین فصل خواهد بود (هنگامی که جرالت و سیری با یکدیگر ملاقات می کنند) شمشیر سرنوشت به پایان می رسد. برخلاف کتاب های قبلی ، خون الف ها یک رمان مناسب است. آن را شروع می کند به عنوان "Witcher Saga" شناخته شده ، مجموعه ای پنج کتاب با تمرکز بر روی ژرالت ، سیری ، ینیفر و مبارزات آنها علیه نیلفگارد. فصل اول Witcher تا حد زیادی پشت پرده بود. این نمایش با وجود قطعات موجود ، آماده انتقال به Blood of Elves و فراتر از آن است.

البته از نظر فنی ، کتاب نهایی Witcher که به چاپ رسیده است ، Season of Storms ، در زمان ماجراهای اولیه ژرال صورت می گیرد ، قبل از این که او و سیری رسماً از مسیر عبور کنند. در حالی که Season of Storms یک مجموعه داستان کوتاه نیست ، کاملاً اپیزودیک است و بخش هایی از آن می توانند در بعضی ماجراهای مستقل برای ژرالت و باند سازگار شوند. با این وجود با توجه به مسیر نمایش ، احتمالاً مستقیماً به حماسه خواهیم رفت. دست و پنجه نرم کردن ، مردمی. Witcher تازه کار را شروع کرده است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۲۹
محسن آزموده